آهنگ بی کلام حمومی – مهراد هیدن

چشم تو چلچراغو خاموش کرد، پادشاه تاجشو فراموش کرد
گرگ و میش نگاه تو، طوفان لب بوسه خواه تو
بودنت برا من یه قماره، تا جهان ببازه کامل
♫♫♫
کاش میشد تا فراموش کرد، آتیش تنتو خاموش کرد
کاش میشد کامل پاکش کرد، هر چی از تو موندو خاکش کرد
تو که روحت یه دشت بکره، واسه تنت سکرت
♫♫♫
چشمات، دریا، آبی
روحت فرداست، لبت شرابی
خواب رفت تا تو به رویا بسازی
این کاخ، این تو، این تو که بسازیش
♫♫♫♫♫♫
یه حمومی سیت بسازم چهل ستون، چهل پنجره
جانم چهل ستون، چهل پنجره
کج کلاه خان توش نشینه با یراق و سلسله
جانم با یراق و سلسله
♫♫♫
ای حمومی ای حمومی راه حموم از کجاست
جانم راه حموم از کجاست
کیسه مخمل سیت بدوزم سنگ پاشویش طلا
جانم سنگ پاشویش طلا
♫♫♫
دل میگه برو برو، نه پس بیا، بیا، بیا
♫♫♫
برو برو که خوب شناختمت، خوب شد که دل نباختمت
برو برو که خوب شناختمت، خوب شد که دل نباختمت
♫♫♫♫♫♫
ظاهر آروم درون آتش سوزان
مثل بادی گاه نسیمی، گاه طوفان
آفرین بر عاشقی که برگزیدت
چشم سر نه، چشم دل تو رو دیدت
♫♫♫
برو برو که خوب شناختمت، خوب شد که دل نباختمت
برو برو که خوب شناختمت، خوب شد که دل نباختمت
♫♫♫
برو برو که خوب شناختمت، خوب شد که دل نباختمت
یه حمومی من بسازم چهل ستون، چهل پنجره
جانم چهل ستون، چهل پنجره